نازنینم فروغ

تنها برای نازنینم می نویسم. تنها برای فروغ

نازنینم فروغ

تنها برای نازنینم می نویسم. تنها برای فروغ

زیباترین سخن

... زیباترین حرفت را بگو

شکنجهء پنهان سکوت ات را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگویند

ترانه ای بیهوده می خوانید.

چرا که ترانهء ما

ترانهء بیهودگی نیست

چرا که عشق

حرفی بیهوده نیست.

حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید

به خاطر فردای ما

اگر

بر ماش منتی ست

چرا که عشق

خود فرداست

خود همیشه است.

بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم

از معبر فریادها و حماسه ها.

چرا که هیچ چیز در کنار من

از تو عظیم تر نبوده است

که قلبت

چون پروانه ای

ظریف و کوچک و عاشق است.

ای معشوقی که سرشار از زنانه گی هستی

و به جنسیت خویش غره ای

به خاطر عشقت!-

ای صبور! ای پرستار!

ای مومن!

پیروزی تو میوه حقیقت توست.

رگ بارها و برف را

توفان و آفتاب آتش بیز را

به تحمل و صبر

شکستی.

باش تا میوهء غرورت برسد.

ای زنی که صبحانه خورشید در پیراهن توست،

پیروزی عشق نصیب تو باد!

...

تقدیم به نازنینم فروغ

نظرات 2 + ارسال نظر
فروغ سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:52 ب.ظ

عزیزم میدونم که امروز کارت زیاده .مطلب گذاشتنت امروز برام یه دنیا ارزش داشت و حس خوبش تو قلبم حک شد واز راه دور آرامش آغوش امن ات رو بهم القا کرد . خیلی خیلی آروم شدم و امیدوار به فردا ... نگران من نباش .می دونی تا آسمونها دوست دارم ...

فروغ سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ

وقتی فکر میکنم که تو رو دارم با احساسترین مهربونترین فهمیده ترین مرد دنیا رو ...
چنان احساس خوشبختی وجودم رو می گیره که دیگه جائی نمی مونه واسه حرص و جوش خوردنها بیشتر از چند دقیقه ...باور کن دیگه اهمیتی نداره که تراختور سازی چه کرد جایز چه گفت ... فقط می دونم تا آسمونها دوست دارم...
راستی ما چرا اینا رو ایمیل نزدیم ؟ !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد