نازنینم!
تو، آن فرشته ای که با آمدنت به روزگارم رنگ مهر و وفا بخشیدی
دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی گشته بود، سرشار از
عشق و محبت کردی.
من، که در کوچه پس کوچه های این روزگار، گم گشته ای بودم ناگاه
با جرقه ی نگاه تو ، ای بهترینم ، پیدا شدم
تو، با گرمی دستانت، با لطف بی کرانت، با عشق آسمانیت، با مهربانی بی دریغت
روح زندگی را با کلام شیرینت نثارم کردی !
در جاده ی زندگی شانه به شانه روانه شدیم به سوی فردا !
به سوی فردای من و تو ...به سوی فردای ما. راه دشواری است ، اما حضور محکم و
استوارمان ، شیرینترین و آسانترین راه است برای با هم بودن و با هم ماندنمان.
زیبا، اکنون با عطر نفس هایت زندگی را معنا خواهم کرد ...با طنین صدای دلنشینت ،
روزها را شب ...و شب ها را روز خواهم کرد.
آری تو آن فرشته ای که واژه به واژه عشق و مهربانی را به من آموختی !
نازنیم ! زیباترینم ! نگارم! بهارم! حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس
می گویم
تقدیم به نازنینم فروغ
سلام
نمیدونم خانومی یا آقا
اما خوشحالم که از وبلاگم خوشت اومده
مرسی که منو لینک کردی منم تو اولین فرصت لینکت میکنم.
بازم به من سر بزن.
سلامممممممممممممم
خوبی ؟؟؟؟
خیلی قشنگ بود.....
خوشحال میشم که به منم سر بزنی.....
قربونت
فعلا.....
سلاممممممممممممممممم
آپمممممممممممممممممم
بدو بیا بدو بدو................
ممنونم
قربونت
فعلا.....
سلام فریاد
من هم آپم
موفق باشی
سلامممممممممم:
خوبی گلم؟؟؟
بابا بیا آپ کن دیگه!!!
ممنون
موفق باشی و شاد ....:)))
سلام
تنها چیزی که می تونم بگم اینه که به فروغ حسودیم شد
لیلی